دده قورقود

ساخت وبلاگ

دده قورقود 

یک سردیس از دده قورقود در باکو

ده ده قورقود اثری است جاودانه با داستانهای حماسی و زیبا و دلنشین در مورد زندگی و اندیشه اقوام ترک اوغوز که سوار بر اسبان تیز پای خویش جهت تامین معاش خود و خانواده خود و ایل خود در قسمتهای شمالی  ایران و کرانه های خزر و قفقاز و اسیای مرکزی در حال کوچ کردن بوده اند تا اینکه به اقلیم آذربایجان  می رسند و این داستانها اغلب در این خطه عزیز ، خلق شده اند و سر منشا تمامی داستانهای آذربایجان می باشند .

شخصیت ده ده قورقود برای محققان در هاله ای از ابهام باقی مانده است به طوری که در مورد زمان و مکان او اختلاف نظر زیادی وجود دارد گاهی او را معاصر اوغوز ( جد بزرگ ترکها ) گاهی معاصر حضرت مسیح ، گاهی پیامبر(ص) و گاهی خلفایی عباسی ذکر کرده اند و مکان او را از اسیایی مرکزی ، سیر دریا ، قفقاز ، در بند و … ذکر می کنند .

می توان گفت که او در پشت پرده افسانه و اسطوره پنهان است لیکن چنانکه از متن و محتوای کتاب بر می آید او مصلح و خیر اندیش مردم ترک بوده و بعضی امور را نیز پیش بینی می کرده است و او حلال مشکلات قوم ترک بوده و همیشه مورد مشورت قرار میگرفته است و هنرمندی بینظیر بوده که قوپوز ( ساز عاشقی ) به دست به سخن سرایی می پردازد و در میادین جنگ، شور و افتخار قهرمانا را بر می انگیزد و در محافل ، شادی و سرور بر دل ایل خویش می بخشد و در مواقع  وجود اختلاف و مشکل ، با نوای تارهای قوپوز همه را به صلح و صفا دعوت نموده و به نصیحت انها می پردازد و در موارد آسایش و آرامش به بیان سرگذشت قهرمانان و تاریخ گذشتگان قوم خود عنایت می ورزد ، بنابراین می توان چنین بیان کرد که داستانهای ده ده قورقود ادبیات شفاهی بوده که سینه به سینه از قدیم نقل شده و در شرایط مختلف و حوادث گوناگون تکوین یافته و بعد مکتوب گشته است و قدیمی ترین تاریخی که بر آن ثبت شده است قرن دهم هجری می باشد که در آن تاریخ این کتاب هب کتابخانه احمد شاه وارد شد و ( فیلشر ) شرق شناس معروف آلمانی که برا ی اولین بار این کتاب را از روی تنها نسخه موجود آن در بین کتب خطی کتابخانه در سدن المان با نام کتاب دده قورقورد علی لسان ( طایفه اوغوزان) معرفی نموده  تاریخ فوق را بر آن ثبت نموده است ولی ( بارتولد ) آن را متعلق به قرن هشتم هجری ( 14 میلادی ) و م . ح . طهماسب ان را متعلق به قرن هفتم و هشتم میلادی می داند .

کتاب ده ده قورقود یک شاهکار ادبی اصیل آذربایجانی است با یک مقدمه و دوازده داستان حماسی ( بوی ) ، که در مقدمه به برسی شخصیت قورقود آتا می پردازد و بعضی نظرات او را در مسائل اجتماعی و مذهبی و… بیان می دارد احتمالا این بخش بعدا به کتاب افزوده شده باشد بویهای ( داستانهای حماسی) کتاب  عبارتند از :

1-       دیرسه خان اوغلو ، بوغاج خانین بویو.

2-        سالور قازانین ائوی یغمالاندی بویی.

3-       – بام بورانین اوغلو ، بامسی بئیرک بویو.

4-       – قازان بیگ اوغلو اوروز بیگین ، دوستاق اولدوغو بویو.

5-       – دوخا قوجا اوغلو ، دلی دومرول بویو.

6-        قانلی قوجا اوغلو ، قان تورالی بویو.

7-        7- قازلیق قوجا اوغلو یگتکین اوغلو.

8-        8- بوسات تپه گوزی اولدوردوگو بویو.

9-       9- بگیل اوغلو عمرانین اوغلو .

10-    – اوشون قوجا اوغلو سگره کین بویو.

11-    – سالور قازان دوستاغ اولوپ اوغلو اوروز چیغاردیغی بویو.

12-    – ایچ اوغوز دیش اوغوزا عاصی اولوب بئیرکی اولدیگی بویو.

در اینجا به ترجمه خلاصه ای از داستان قانلی قوجا اوغلو قان تورالی ( قان تورال یفرزند قانلی قوجا ) می پردازیم :

قان تورالی فرزند قانلی قوجا بود ، قانلی قوجا یک روز از پسرش می خواهد که ازدواج کند ولی قان تورالی شرایطی را برای همسر آینده اش بیان می دارد که دختری با آن شرایط را نمی تواند پیدا کند از جمله شرایطش این بوده که : زن من باید پیش از من بر خیزد و پیش از من بر پشت اسب سوار شود و پیش از آنکه من به سرزمین اهریمن حمله ببرم او سرهای بریده کفار ار برای من بیاورد . بنابراین پدر مجبور می شود خود به دنبال چنین دختری باشد تا شاید پیدا کند تا اینکه به طرابوزان رسیده و دختر سطان طرابوزان سالجان را که دختری زیبا و بی نظیر بود پسندید ، ولی دختر مهرش سه حیوان وحشی ( گاو سیاه ، شیر و شتر نر ) بود و هرکس او را می خواست باید این سه حیوان را می کشت . که در این راه 32 قهرمان جان خود را از دست داده بودند به همین خاطر پدر ترسید ، ولی پسر اعلام آمادگی کرد . و وقتی خواست به همراه چهل قهرمان از الی خود راه بیافتد پدر با این ابیات او را بدرقه نمود :

اوغول سن واراجاق یئرین

دولاماج دولاماج یوللاری اولور…

ترجمه این اشعار و ادامه آن در زیر می اید :

فرزند به راهی که تو در پیش گرفتی

پیچ و خمهای خطرناکی است

و در باتلاقهای آن افتاده اند

بیشه های در سر راه است که اهریمن به آن راه نمی یابد

و پریچهری در آنجا چشم ها را بسته جان ها می ستاند

و جلادی در آنجاست که سر ها را جدا می سازد از تن

اکنون تفکر کن تامل کن

قدم در سرزمین هولناکی می گذاری

اشک خون بر چشم کم نور پدر و مادر پیرت نیاری

قان تورالی راه افتاد و در طرابوزان با تشویق یاران وفادارش و یا مشقت و زحمت فراوان هر سه حیوان را سر برید و مهر سالجان را ادا نموده او را گرفت و سوار بر اسبش کرد .و راه افتاد و شب  وقتی که قان تورالی در خواب بود سالجان که از وجود خواستگاران زیادش آگاه بود به نگهبانی پرداخت و نزدیکهای صبح با حمله لشکری روبرو شد و قان تورالی را بیدار کرد و گفت تو یک سمت لشکر را داشته باش و من با سمت دیگر لشکر می جنگم بعد از شکست دشمن قان تورالی از او ناراحت شد و گفت :تو کیستی چرا بدون اجازه من به کشتن دشمن من اقدام کرده ای ، در این موقع بر او هجوم برد بعد از در گیری نقاب او افتاد دید که سالجان است و گفت که به حق تو همان هستی که من می خواستم بعد شادمان به دیار خود بر گشتند و با هم عروسی کردند.

سازمان جهانی یونسکو سال 1999 یعنی آخرین سال قرن بیستم ( هزاره دوم ) میلادی را جهت بزرگداشت و معرفی این اثر اصیل آذربایجان “ده ده قورقود ” نام نهاده است لکن هنوز ما اذربایجانیها در مورد این ستاره درخشان فرهنگ و ادب اذربایجان و جهان ، بعد از گذشت نزدیک به یک قرن و نیم از کشف و شناسایی آن ، چیزی نمی دانیم و بعد از اتمام سال 1999 هنوز در کشور ما قدمی در راستایی شناساندن و معرفی کردنش بر داشته نشده است .به همین مناسبت در این چند سطر مطالبی در مورد ده ده قورقود پرداخته شده است.

+ نوشته شده در شنبه دهم مهر ۱۳۹۵ ساعت 2:17 توسط بهداد صبوری  | 

فرهنگ و تاریخ اذربایجان...
ما را در سایت فرهنگ و تاریخ اذربایجان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4guneyazarbayjan2f بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:38